فــــــانــوس

فــــــانــوس

فــــــانــوس

در سکوت ...
فانوس هایی برای روشنایی هست ...
کافی ست چشمانت را باز کنی ...

آخرین مطالب

۲ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

خدایا

از بد کردن آدم هایت شکایت داشتم به درگاهت

اما شکایتم را پس میگیرم

من نفهمیدم

فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدم هایت

نگاهم به تو باشد ...

گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست 

معنایش این نیست که تنهایم

معنایش اینست که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت

با تو تنهایی معنا ندارد.

مانده ام تو را نداشتم چه میکردم

دوستت دارم خدای خوب من ...

.. مناجات زیبای شهید چمران با خدا ..

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۳ ، ۰۲:۲۴
قاصدک


همیشه لازم نیست بروی نوک حمله ...

گاهی باید نرفت! گاهی باید نشست ... و گاهی باید خفت!

مرد آن است که تا لحظه آخر مانده

در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده

یک چنین شب اول ربیعی بود که مردی خفت و تاریخ ساز شد!

امیر مومنان شجاعانه در بستر پیامبر آرمیدند، تا زمان کافی برای خروج پیامبر از مکه را خریده باشد، آن هم به بهایی گزاف ...

یعنی قرار دادن جان خود در برابر ده ها شمشیر کفر که قصد قتل رسول خدا را در بستر داشتند ...

امیر مومنان علیه السلام ، این بزرگ شگفتی ساز تاریخ!

ناد علی مظهر العجایب ...

۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۳ ، ۲۳:۴۲
قاصدک